اخرین دیدار/در حسرت /خ د ا ح ا ف ظ




























هم سلولی...



  تمام ثانیه های  زندگیم  در گرو  یک  ثانیه 

از نفس تو

به گل نشست/



تو فرجام اخرین نگاهت اب شدم و تو با

حسرتی در یخ

نظاره ام کن/



روزی که نگاهت برام زندگی شد

حالا تغییر نگاهت

جانم را

گرفت/



تو همون جاده ای که روزی نفسم داغ میشد

یخ زدم از دوریت/



مسیری که روزی با غرور

حالابا یاس

باید به اجبار.../



تو راست گفتی من نسیمی بیش نبودم برای مدتی کوتاه

اما با تو بودم

خوب بودم/




تو راست گفتی در عشق واقعی وصالی نیست

اجباریم به جدایی/



زندگی پندش ودرسش برای خوب کردن ما

سخت ودشوار

رخ میکند وتاب ها

تمام/




سرزمینی که ورودش با دل دادگی سپری شد

خروجش مرگ را هدیه

کرد/




خوب گفت افریدگار او همیشه با من بود

گفت در کوله بارت عشق

ومرگت بازگشت

به اوست/


 

 

صداها که روزی همه جلوه گر باران را ندا می داد

نا قوس مرگ را هدیه می دهد

حالا./




سکوت جاده ها که روزی برایم ارامش بود

حالا اثبات حقیقت

تلخ

تن ها شدن/



تبریک ها یی که روزی جان می داد

 به تسلیت 

بدل

جان گرفت/




و دست هایی که به اجبار کشیده شد

اخرین حسرت

اخرین دیدار

اخرین نگاه

اخرین نفس/




کوچ  در مسیر ی که بوی قدومت را میدهد

حسرت را هدیه می دهد


خ د ا ح ا ف ظ؟؟؟؟؟

 



نظرات شما عزیزان:

حس مبهم
ساعت16:23---4 تير 1392
ازکی خداحافظی کردی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





❥.FAR.❤.HAN.❥ + سه شنبه 20 تير 1392 / 11:55 /
- Online Support by www.1abzar.com --->